چرا دفتر بنفش و دفتر آبی بهترن برای نوشتن؟ شاید چون اونجا کسی ازم انتظاری نداره. کسی با چشمهای قضاوت گرش تخیلات منو نمیخونه. کسی پیش خودش نمیگه؛ نکنه منظورش منم؟ کسی فکر نمیکنه من و معشوقم از دره پرت شدیم پایین. کسی با دیدن غلطای نگارشی و املاییم بهم نمیخنده. تو اون دفترا فقط منم و تخیلاتم که منتظرن بهشون غذا بدم. و من تمام تلاشمو میکنم که خوشمزه ترین غذاهارو واسهشون بپزم. حالا نه این که قضاوت دیگران برام مهم باشه، چون بالاخره همهمون میدونیم چه آدمایی انگشتاشونو به امید شکست ما گره کردن، ولی خب دفترا آرامش بیشتری دارن و هر چیزی که بهشون بدم رو میپذیرن. حتی اعتقاد دارم اگه دفترا تبدیل به کتابایی بشن که تو کتابفروشی فروش برن هم کمتر قضاوت خواهند شد، چون یه جورایی مردم با کتابا با احترام بیشتری برخورد میکنن.
پس اولین و جدی ترین حرفارو باید به دفتر آبی زد. دفتر آبی مامان نوشتههای من میشه.
#نیل